ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
دیشب بادوستم رفته بودم رستوران...روبه رو تخت ما یه دختر وپسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود، معلوم بود باهم دوست هستند،اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد! معلوم بودپسره عاشقه دخترست،دختره شروع کرد به آمار دادن،سرم انداختم پایین... دفعه بعد تحریک شدم بانگاه بازی کردیم،خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم!! با نگاهش قبول کرد،بلندشدن،پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت براش نوشته بودم...خیییییلی پستی...
کار خوبی کردی داداشی!